گردان 11 شناسایی تاکتیکی
گردان ۱۱ شناسایی تاکتیکی گردانی که تیز پروازنش ،بار ها به عمق خاک عراق رفتندُ ،عکس آوردن، برخی پرواز ابدی رو شروع کردن بعضی هم از دیدار آسمان برگشتند.
تشکیل این گردان برمیگرده به دوران قبل انقلاب
این گردان در پایگاه تهران کارش رو با هواپیمای RF5A شروع کرد .
و سپس محمدرضا پهلوی تصمیم به خریداری RF4 گرفت .
بعد از انقلاب این گردان مثل خیلی از گردان های دیگه،رسما نابود شد،فوتو فانتوم ها( RF4) به پایگاه همدان انتقال داده شدند.
اما رفته رفته
خلبان های این جنگنده دوباره برگشتنُ گردان رو سرپا کردند .
با شروع جنگ ایران و عراق ،اهمیت این گردان با دیگر گردان ها فرق داشت،کار تیزپروازان عشق فرق میکرد.
این گردان در حدی خلبان شجاع داشت که بار ها به عمق خاک عراق رفتند ،عکس هایی آوردند که هنوزم هنوزم که پخش ها ممنوع و مهر سری ،بر روی آنها به چشم میخورد.
آوردن عکس از پالایشگاه ها،اماکن حیاتی و سیاسی و... کار هر خلبانی نبود اما این گردان کارش در واقع همین بود،غیر ممکن را بی معنی کردن.j
شروع کار این گردان بعد انقلاب، در واقع استارت جنگ بود!
عقابان تیز پرواز ارتش که خلبان شناسایی بودن،در تابستان سال ۵۹ به این نتیجه رسیدند که باید به عمق کشور صدام نفود کنند، ان زمان ،درگیری نیرو هوایی ایران با نیرو هوایی عراق بشدت بالا بود.
بعد از تصمیم های نهایی،RF4 به داخل عراق نفوذ کرد،کسی در دولت فکرشم نمیکرد خلبان های ارتش چنین کاری کرده باشن،به هر قیمتی که بود،فوتو فانتوم ها به ایران بازگشته و عکس هایی گرفته شده بود ،مشخص کرد که عراق قصد لشکر کشی به ایران را دارد.
تمام عکس و مدارک ها به مجلس برده شدند،اما رئیس جمهور وقت،این مسئله را رد کرد .
تمام مسئولان سیاسید،چشم خود را روی این مسئله مهم بستند و عملا کار این گردان رو بی اهمیت جلوه دادند .
اما این جمهوری اسلامی بود که ۳۱ شهریور حسابی سوپرایز شد،و فهمید بله،چه خبر بود توی اون عکسا .
خلبان های گردان 11 شناسایی تاکتیکی، در ۸ سال دفاع از میهن،چنان حماسه هایی آفریدن که هنوزم ،آدم حیرت زده میشه با شنیدن نحوه انجام این ماموریت ها
زمانی که انقلاب شد،خیلی از ارتشی ها اعدام شدند ،
در این جریان و آدم کُشی های بی رحمانه
خیلی از خلبان های RF4 گردان شناسایی هم دچار این سرنوشت شدند.
یه سری هم بدون هیچ دلیلی از ارتش توسط بالایی ها کنار گذاشته میشدند.
یه سری به انگلیس و به خارج از کشور رفتند یه سری در ارتش ماندند یه سری هم...
خیلی از کسایی که رفته بودن و بهترین امکانات برای آنها در خارج از کشور فراهم بود،وقتی رویای به ظاهر شیرین صدام را دیدن،به هر طریقی که بود به ارتش بازگشتند و آن رویا را به کابوس تلخ تبدیل کردند .یکی از بهترین های ماموریت که گردان ۱۱ شناسایی انجامش داد،در روز های اول جنگ بود.
میشه گفت هرکسی که به تاریخ نیرو هوایی و حماسه آفرینی های ارتش قهرمان، علاقه داشته باشه،اسم ماموریت کمان ۹۹ رو شنیده .
این ماموریت کمان ۹۹ در واقع همان ماموریت البرز بود که قبل انقلاب توسط ارتش طراحی شده بود.
در آن زمان ( قبل انقلاب ) محمدرضا پهلوی مطمئن بود که روزی صدام به ایران حمله خواهد کرد پس یک ماموریت سری را طراحی و قرار بود اگر روزی صدام نگاه چپی به ایران کرد،با F16,F18,F4G,E,D F5 با پوشش F14 عراق را نابود کنند .
بعد انقلاب که عراق حمله را آغاز کرد و به پایگاه هارا بمب باران
بلافاصله ۴ فروند RF4 به عراق رفتند و تمام چیز هایی که لازم بود ،آوردند و کمان ۹۹ و در واقع زدی ضربتی ،ضربتی نوش کن آغاز شد
یکیدیگر از حماسه آفرینی ها در دوران جنگ که توسط این گردان انجام شده بود،جریان آزادسازی خرمشهر بود.
برای زدن پل توسط محمود اسکندری و علی اکبر زمانی، و بقیه نیاز به یه سری عکس بود.
بار ها این گردان تلاش کرد که ان عکس ها تهیه کند اما نشد.....
درست روزی که جنگنده های عراقی گشت میزدن و آب هوا شدیدا خراب بود
و کسی در عراق فکرشم نمیکرد ارتشی کاری بکند،
ناگهان چندین فروند F4E و F14 ظاهر شدن،و ار اف ۴ را پوشش دادن،
نفوذ فوتو فانتوم به آن منطقه ،خیلی سخت بود،چندين بار موشکی توسط میگ های عراقی به طرف این فانتوم ها شلیک شد اما با رشادت های شگفت انگیز خلبانان، آن موشک ها منحرف شدند و عکس ها گرفته شدُ ،به بوشهر برگشتند .
و آزاد سازی خرمشهر را از اینجا استارت زدند .
بد نیست با چند تن از خلبانان این گردان آشناشیم:
عقاب خونین بال،
بار ها به دل عراق زد،بدون سلاح، تمام مراکز سیاسی،تجاری و.... از چشم تیزبین او در امان نمانده بود.
جناب بهرام ایکانی ،یکی از بهترین های تاریخ که میتوان گفت ایشان یک افسانه تکرار نشدنی بودند.
خلبانی که برای میهنش هیچی کم نگذاشته بود،اما توسط افسران انقلابی جمهوری اسلامی دستگیر،و به اتهام جاسوسی، اعدام شد.
در اتریش مشغول درس خواندن بود،وقتی جنگ را دید،سریعا به ایران بازگشت،استخدام نیرو هوایی شد و سریعا با توجه به استعدادی که داشت ،به گردان ۱۱ شناسایی انتقال داده شد. او تمام معادلات صدام را بهم میریخت، او فرمانده گردان شد .
مگر میشود از جنگ ۸ ساله حرف بزنیمُ و حرفی از فریدون نباشه؟!
فریدون ذوالفقاری، به تنهایی یک ارتش بود.
ایشان با اینکه فرمانده بودن اما هیچوقت از شناسایی دست نکشیدن.
برای حمله به پایگاه های الولید ( H3) نیاز به یه سری عکس بود،ایشان به دل عراق رفتند و از آن پایگاه عکس آوردند، هر ماموریت زمینی که باید انجام میشد،رد پای ایشون هم دیده میشد.
نخبه ارتش،روحت شاد